Skip to: Site menu | Main content

 

 

 

 

"توافقنامه استراتژیک افغانستان و امریکا"، سند بردگی افغانستان


سرباند قصر سفید در تاریکی های نیمه شب بطور دزدانه وارد افغانستان گردید و در لحظات آغازین تاریخ سیزدهم ثور 1391 (  دوم می 2012 )، " توافقنامه استراتژیک افغانستان و امریکا " را بالای سردمدار پوشالی رژِیم دست نشانده به امضا رساند و خود نیز در پای آن صحه گذاشت. زمان اجرای این کار دقیقا با زمان اولین سالگرد قتل اسامه بن لادن توسط نظامیان امریکایی میزان گردیده بود، تا قدرت ماشین نظامی و سرکوبگری خشن جنگی امپریالیست های امریکایی، در قبال یک دست پرورده متمرد شان، را به رخ همه جهانیان بکشند.
این سند به معنی واقعی کلمه سند بردگی افغانستان است. امضای این سند توسط اوباما و حامد کرزی یکبار دیگر به روشنی نشان داد که امپریالیست های امریکایی و متحدین شان، طبق یک برنامه درازمدت استراتژیک منطقه یی و جهانی بر افغانستان تجاوز کرده و کشور را مورد اشغال امپریالیستی قرار داده اند و به زودی و آسانی از افغانستان پا پس نخواهند کشید، مگر اینکه اجبارا از این کشور اخراج شوند.
" توافقنامه استراتژیک افغانستان و امریکا " در بر گیرنده توافق اجمالی دولت امریکا و رژیم پوشالی روی دوام حضور اشغالگرانه نظامیان امریکایی برای بیست سال دیگر، در دو دوره ده ساله - از سال 2014 تا سال 2024 و از سال 2024 تا سال 2034 - در افغانستان و بطور کل امضای " موافقتنامه امنیتی دو جانبه " میان آنها در ظرف یکسال آینده برای تشریح این توافق اجمالی است. 
طبق توافقنامه امضا شده:
رژیم دست نشانده در افغانستان تحت نام « متحد عمده {امریکا در} خارج {از} ناتو » آنچنان به این پیمان نظامی امپریالیستی تحت رهبری امپریالیست های امریکایی ضمیمه و وابسته تلقی می گردد که نیروهای نظامی پوشالی آن باید « قابلیت تعامل پذیری با نیروهای ناتو » را دارا باشند و کلا « با معیار های ناتو سازگاری داشته باشند »؛ یعنی رسما و عملا و بصورت دراز مدت، به صورت سپاهیان بی اراده و دست آموز نظامیان مهاجم و اشغالگر ناتو، به ویژه نظامیان امریکایی، باقی بمانند.
« دولت امریکا از سرزمین و تاسیسات افغانستان به عنوان نقطه آغاز حملات علیه کشور های دیگر استفاده نمی کند »، یعنی در حالات دیگر، امپریالیست های امریکایی حق خواهند داشت که از سر زمین و تاسیسات افغانستان برای حمله به کشور های دیگر استفاده کنند.
دولت امریکا مجاز است که تحت نام مقابله علیه " تجاوز خارجی " به افغانستان، به طرح و تطبیق اقدامات همه جانبه، به شمول اقدامات نظامی، علیه کشور های همسایه دور و نزدیک کشور بپردازد.
دولت امریکا مجاز است که توسط پرسونل نظامی و غیر نظامی خود در افغانستان و از طریق قوت های اشغالگر خود و همچنان کمیته ها، کمسیون ها و سایر نهاد های به اصطلاح دو جانبه، تمامی ساختارهای نظامی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی افغانستان را تحت کنترل و نظارت داشته باشد و ساختمان این ساختار ها را در مطابقت با منافع استراتژیک امپریالیستی خود پیش ببرد، تا همه چیز در افغانستان در مطابقت با خواست ها و نقشه های امپریالیست های امریکایی قرار داشته باشد. دولت امریکا مجاز است که حتی مدیریت سرحدات افغانستان و همسایگانش را بر عهده داشته باشد و از این طریق وسیعا در مسایل منطقه مداخله نماید.
به عبارت دیگر، " توافقنامه استراتژیک افغانستان و امریکا " توافقنامه ای برای طولانی ساختن هر چه بیشتر اسارت مستعمراتی همه جانبه نظامی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی افغانستان و حفظ و گسترش استثمار و ستم فیودالی و بورژواکمپرادوری بر مردمان این کشور است.
" توافقنامه استراتژیک افغانستان و امریکا " تحت نام " صــلح و مصـالـحـه " صرفا در پی تسلیمی بلا قید و شرط
مقاومت مسلحانه به اشغالگران و رژیم دست نشانده است. بنابرین پیشبرد " پروسه صلح " با اشغالگران امریکایی و جدایی قایل شدن میان رژیم دست نشانده و اربابان اشغالگرش، توهمی بیش نیست. عملا ثابت شده است که چنین توهمی فقط و فقط به تسلیمی نسبتا وسیع صفوف مقاومت کنندگان به اشغالگران و رژیم دست نشانده و درگیری های داخلی خطرناک در میان خود مقاومت کنندگان منجر می گردد. البته اگر کسانی مصممانه قصد خود کشی سیاسی داشته باشند، بی نهایت مشکل است که آنها را از دست زدن به انتحار باز داشت. ولی برای کسانی که قصد نداشته باشند، معاملات سیاسی احمقانه ای مثل گذشتن  از هزار ها رزمنده سنگر نشین در اذای وعده رهایی چند زندانی از رمق افتاده توسط دشمن اشغالگر و یا به کشتارگاه جمعی فرستادن ده ها رزمنده جانباز به خاطر دست یافتن به امتیازات حقیرانه ای مثل بدست آوردن لوحه و بیرقی برای یک دفتر سیاسی خشک و خالی، و آنهم در کشور خارجی ای که پایگاه اصلی نظامی و سیاسی امریکا در منطقه محسوب می گردد، را دیگر ادامه ندهند، می توان گفت که هنوز برای تابعیت قاطع از شعار " فتح یا حتف! " ( پیروزی یا مرگ! ) دیر نیست.     
با توجه به مسایل مطرح شده فوق، قاطعانه می توان گفت که " توافقنامه استراتژیک افغانستان و امریکا " یک توافقنامه جنگی امپریالیستی و ارتجاعی برای افغانستان و منطقه است. اجرای این توافقنامه و تکمیل آن توسط " موافقنامه امنیتی دو جانبه " میان دولت امریکا و رژیم دست نشانده، به هیچ چیز دیگری جز ادامه تشنجات نظامی و سیاسی و در یک کلمه ادامه جنگ در افغانستان و منطقه منجر نخواهد شد.     
به میان آمدن " توافقنامه استراتژیک افغانستان و امریکا "، به معنای ادامه جنگ های تحمیلی اشغالگرانه و ارتجاعی داخلی آغاز شده از سال 1357 تا حال و در عین حال مقاومت و مبارزه علیه آنها، که طی تقریبا سه و نیم دهه گذشته ادامه داشته است، می باشد. از قرار معلوم، اشغالگران امریکایی و دست نشاندگان شان برای مدت تقریبا یک ربع قرن دیگر برای ادامه این جنگ اعلام آمادگی کرده اند. بنابرین مردمان افغانستان نیز هیچ راه دیگری جز توسل به مقاومت و مبارزه طولانی و همه جانبه علیه اشغالگران و دست نشاندگان ارتجاعی داخلی شان ندارند. تاریخ افغانستان و سائر کشور های جهان به کرات نشان داده است که در فرجام این جنگ ها، مقاومت ها و مبارزات، نصیب اشغالگران و دست نشادگان مرتجع داخلی شان، جز شکست و شرمساری چیز دیگری نخواهد بود.
اما پیروزی اساسی تضمین شده برای مردمان مقاوم و رزمنده به چیز بالاتر از شکست و شرمساری صرف این یا آن قدرت مهاجم و اشغالگر خارجی و این یا آن نیروی پوشالی ارتجاعی داخلی، نیاز دارد. کسب این پیروزی مستلزم شکست و سرنگونی اساسی نظام استثمارگرانه و ستمگرانه مستعمراتی – نیمه فیودالی حاکم بر جامعه و برپایی نظام دموکراتیک نوین بر ویرانه های آن است.   
در شرایط فعلی، تامین این خواست ملی مردمی و انقلابی از مسیر برپایی و پیشبرد جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی علیه اشغالگران امپریالیست و خاینین ملی، به مثابه شکل مشخص کنونی جنگ خلق، می گذرد. به همین جهت است که حزب کمونیست ( مائوئیست ) افغانستان مبارزات تدارکی برای برپایی و پیشبرد چنین جنگی را محور تمامی اشکال گوناگون مبارزه خود در شرایط کنونی قرار داده و همه انقلابیون و توده های پیشرو را به پیوستن به چنین مبارزه ای دعوت می نماید.
نبرد واقعی علیه اشغالگران امپریالیست و خاینین ملی دست نشانده شان آنگاه براه خواهد افتاد که توده های زحمتکش و آگاه تحت رهبری پیشآهنگ انقلابی به نبرد بپردازند. پس بیایید برای برپایی و پیشبرد یک نبرد ملی مردمی و انقلابی طولانی و سخت آمادگی بگیریم!

" حزب کمونیست ( مائوئیست ) افغانستان "
پانزدهم ثور 1391 ( چهارم می 2012 )