Skip to: Site menu | Main content

 

 

 

 

پیوند با توده ها و بسیج و رهبری آنها در مبارزات و مقاومت های شان

در اساسنامه حزب کمونیست ( مائوئیست ) افغانستان گفته شده است:
« مشي توده يي يكي از جوانب مهم استراتژي مبارزاتي حزب است. توده ها سازندگان تاريخ اند. پيروزي مقاومت ملي مردمي و انقلابي و پيروزي انقلاب در كل، بدون بسيج، سازماندهي و رهبري آنان ممكن نيست. اين مسئوليتي است كه بر عهده حزب انقلابي پرولتاريا قرار دارد. انجام اين مسئوليت بدون پيوند با توده ها و اجراي وظايف توده يي مبارزاتي، ممكن و ميسر نمي گردد.  
بردن آگاهي انقلابي در ميان توده ها يكي از وظايف توده يي مهم حزب است زيرا كه آگاهي انقلابي پرولتري خود بخود در ميان توده ها به وجود نمي آيد. اجراي اين وظيفه شكل مهمي از پيوند حزب با توده ها است.
آموختن از توده ها وظيفه توده يي مهم ديگر حزب است. اين آموزش با تكيه بر علم انقلاب پرولتري صورت مي گيرد. حزب نظرات پراگنده توده ها را گرد مي آورد، با استفاده از علم انقلاب پرولتري آنها را تجزيه و تحليل كرده و فشرده مي سازد و به ميان توده ها مي برد تا توده ها اين ايده هاي فشرده شده از لحاظ علمي را از خود دانسته و خوب جذب نمايند.  پذيرش نظارت توده ها بر حزب، يكي از موارد مهم آموختن حزب از توده ها محسوب مي گردد. حزب مكلف است به نظرات توده ها در مورد خود به دقت گوش داده و اين گفته ها را مطابق معيار هاي ماركسيستي ــ لنينيستي ــ مائوئيستي تجزيه و تحليل نمايد و نتيجه گيري هاي علمي آنرا به كار بندد. اجراي اين وظيفه، شكل مهم ديگري از پيوند حزب با توده ها است.
بسيج و سازماندهي توده ها و رهبري مبارزات آنها، وظيفه توده يي مهم ديگر حزب محسوب مي گردد. حزب با بسيج توده ها و سازماندهي و رهبري مبارزات و مقاومت هاي آنان، اين مبارزات و مقاومت ها را منظم و آگاهانه مي سازد و به سوي فتح و پيروزي سوق مي دهد. بدون رهبري حزب انقلابي مجهز به علم انقلاب پرولتري و قادر به درك فراز و نشيب هاي مسير مقاومت ها و مبارزات انقلابي و عبور از آنها، توده ها شكست مي خورند. اجراي اين وظيفه نيز يكي از اشكال مهم پيوند حزب با توده ها است.
وظايف و پيوند هاي توده يي حزب، مرتبط و همبسته با هم هستند و متقابلاً بالاي همديگر تاُثير مي گزارند. بدون اجرا و ايجاد آنها، يا حزب به فرقه اي فرو رفته در خود مبدل مي گردد و يا به دنباله روي از توده ها مي پردازد. فقط با اجرا و ايجاد اين وظايف و پيوند ها، ساختمان، تحكيم و گسترش حزب در ميان توده ها موفقانه و به طور مستمر پيش مي رود.
مشي توده يي به مفهوم برخورد يكسان با تمامي بخش هاي توده ها نيست. توده ها بطور كلي از سه قسمت تشكيل مي شوند: بخش پيشرو، بخش ميانه و بخش عقب مانده. حزب، بخش پيشرو را تحت رهبري خود متحد مي سازد، با تكيه بر اين بخش، سطح آگاهي بخش ميانه را بالا مي برد و به سوي خود جلب مي نمايد و سعي مي كند كه بخش عقبمانده را به دنبال خود بكشاند و يا لا اقل خنثي سازد.
« رهبران بايد با مهارت عناصر قليل فعال را بگرد رهبري منحد گردانند و با تكيه به آنها سطح آگاهي سياسي عناصر ميانه رو را بالا برند و عناصر عقبمانده را بسوي خود جلب نمايند.» »
( اساسنامه حزب کمونیست ( مائوئیست ) افغانستان – برنامه عمومی – استراتژی مبارزاتی )
 برین مبنا پیشبرد درست و موفقیت آمیز همه وظایف تدارکی چهارگانه برای بر پایی و پیشبرد جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی، یعنی تدارک ایدئولوژیک – سیاسی خود حزب، تدارک توده یی، شناسائی مناطق مساعد و تدارک لوجیستیکی، بدون پیوند با توده ها و بسیج و رهبری آنها در مبارزات و مقاومت های شان ممکن و میسر نیست. درین میان، دومین وظیفه مبارزاتی تدارکی برای برپایی و پیشبرد جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی ( تدارک توده یی ) بطور کل همان پیوند با توده ها و بسیج و رهبری آنها در مبارزات و مقاومت های شان است.
در اساسنامه حزب درینمورد گفته شده است:   
« دومين وظيفه تداركي براي بر پايي و پيشبرد جنگ، تدارك توده يي است، يعني پيشبرد كار توده يي و سازماندهي توده ها در آن حد اقل حدودي كه بتوان با تكيه بر آنها جنگ را اَغاز كرده و به پيش برد. »
( اساسنامه حزب کمونیست ( مائوئیست ) افغانستان – برنامه عمومی – استرتژی مبارزاتی )
همچنان در برنامه حزب کمونیست ( مائوئیست ) افغانستان درینمورد گفته شده است:    
«  دومين عرصه تدارك براي آغاز جنگ، تدارك توده يي است. جنگ مقاومت ملي مردمي و انقلابي جنگ توده ها است و بدون آگاهي، خلاقيت و سازمانيابي آنان نمي تواند آغاز گردد و پيش برده شود. اما در مورد تدارك توده يي براي آغاز جنگ بايد بصورت جدي توجه داشت كه توده ها از لحاظ آمادگي شان براي شركت در عمليات آغازين جنگ و پيشبرد بعدي آن، در يك سطح قرار ندارند، بلكه به بخش هاي پيشرو، ميانه و عقبمانده تقسيم مي گردند. فعاليت هاي تداركي توده يي براي آغاز جنگ، عمدتاً در ميان توده هاي پيشرو متمركز مي گردد. در واقع پس از آغاز جنگ و پيشبرد كم و بيش موفقيت آميز آن است كه مي توان توده هاي مياني را به سوي جنگ جلب كرد و توده هاي عقبمانده را ارتقاُ داد و يا لا اقل خنثي نمود . »
( برنامه حزب کمونیست ( مائوئیست ) افغانستان – استراتژی مبارزاتی – تدارک برای برپایی و پیشبرد جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی ... )
به این ترتیب فعالیت مبارزاتی توده یی ما بطور عمده عبارت است از پیوند با توده های پیشرو و بسیج و سازماندهی آنها برای برپایی و پیشبرد جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی. پس باید قبل از همه بدانیم توده های پیشرو چه کسانی هستند؟
توده های پیشرو قبل از همه آن بخش از توده ها را شامل می شوند که خواهان مقاومت ملی مسلحانه علیه اشغالگران امپریالیست و رژیم دست نشانده باشند.
مسلما از دید مقاومت ملی مردمی و انقلابی، آن بخش از توده ها که مقاومت علیه اشغالگران امپریالیست و رژیم پوشالی را تفسیر اسلامی می کنند و بصورت باالقوه و باالفعل جزء نیروهای ذخیره و یا عملا فعال مقاومت اسلامی محسوب می شوند، نمی توانند جزء توده های پیشرو به حساب آیند، هر چند که از دید مقاومت عمومی در جبهه مقابل و مخالف اشغالگران و رژیم قرار دارند. مناسبات ما با این بخش از توده ها بسیار پیچیده و بغرنج است. از یکطرف آنها بصورت باالقوه یا باالفعل مقاومت کنندگان ضد اشغالگران و ضد رژیم هستند و از طرف دیگر به این مقاومت از دید اسلامی، فئودال کمپرادوری و ارتجاعی می نگرند و نه از دید ملی، مردمی و انقلابی. در هر حال ما در شرایط کنونی که در مرحله مبارزات تدارکی برای برپایی و پیشبرد مقاومت ملی مردمی و انقلابی قرار داریم، فرصت آنرا نداریم که به فعالیت مبارزاتی توده یی زیادی در میان این بخش از توده ها بپردازیم. بخصوص آن بخش از توده ها که عملا در مقاومت اسلامی شامل هستند و در صفوف این مقاومت می جنگند، فعلا نمی توانند عرصه مبارزات توده یی ما محسوب شوند. البته بعد از آنکه جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی آغاز گردید، توام با پیشرفت آن، وضعیت درینمورد رو به تغییر خواهد نهاد. اما می توان و باید در میان آن بخش از توده ها که جزء نیروهای مسلح مقاومت اسلامی نیستند، ولی خواست مقاومت مسلحانه علیه اشغالگران و رژیم دست نشانده را دارند، مگر از دید اسلامی به آن می نگرند، از هم اکنون به کار و فعالیت توده یی پرداخت، ولی نمیتوان این عرصه را تمرکز گاه کار توده یی دانست و برای فعلا لازم نیست انرژی مبارزاتی زیادی برای آن صرف کرد.
از طرف دیگر توده هاییکه به مقاومت ضد اشغالگران و رژیم دست نشانده از دید همه جانبه ملی، مردمی و انقلابی بنگرند، بصورت خود بخودی آنقدر قلیل و اندک هستند که به زحمت در محاسبه می گنجند. حتی توده هائیکه از دید صرفا ملی به مقاومت ضد اشغالگران و رژیم پوشالی می نگرند و خواهان پیوستن به مقاومت مسلحانه هستند، صرفا بخش بسیار کوچکی از توده ها را تشکیل می دهند. ولی ما می توانیم - و باید – کار توده یی خود را در میان این بخش از توده ها متمرکز نمائیم و ضمن بسیج و سازماندهی آنها برای ارتقای مبارزاتی بیشتر شان بکوشیم.   
در هر حال به وجود آمدن عرصه مبارزاتی توده یی وسیعی بصورت خود بخودی برای مبارزات تدارکی بخاطر برپایی و پیشبرد جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی، اگر ناممکن نباشد نهایت مشکل هست. در واقع پس از آغاز جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی و پیشرفت های آن است که عرصه مبارزاتی توده یی جهش وار گسترش می یابد. در حال حاضر ما باید مطابق به فرمولبندی اساسنامه حزب، به پيشبرد كار توده يي و سازماندهي توده ها در آن حد اقل حدودي كه بتوانیم با تكيه بر آنها جنگ را اَغاز نمائیم و مراحل آغازین آن را پیش بریم، توجه داشته باشیم.
ناگفته پیدا است که نمی توان – و نباید – توده های پیشرو را صرفا در حد آن بخش از توده ها محدود کرد که خواهان مقاومت ملی مسلحانه علیه اشغالگران و رژیم دست نشانده هستند و آماده اند که سلاح بردارند و بجنگند. توده هائیکه به سائر اشکال مبارزاتی مقاومت جویانه علیه اشغالگران و رژیم پوشالی دست می زنند و یا حاضر اند دست بزنند، نیز جزء توده های پیشرو محسوب می شوند. توده هائیکه علیه قتل عام های ددمنشانه قوت های اشغالگر دست به اعتراض می زنند، علیه اجحافات ضد ملی و ضد مردمی رژیم دست نشانده بر می خیزند و یا علیه فقر و گرسنگی ناشی از شرایط اشغال و حاکمیت نظام استثمارگرانه و ستمگارانه موجود به حرکت در می آیند، نیز جزء توده های پیشرو هستند و باید به کار توده یی در میان آنها توجه کرد.
تظاهرات اعتراضی علیه بمباران های کور قوت های اشغالگر، اعتصاب معلمین شهر کابل، اعتصاب داکتران هرات و اعتصاب دریوران در مسیر شاهراه قندهار – هرات، چند نمونه برجسته حرکت های مبارزاتی مقاومت جویانه توده یی هستند که در جریان چند ماه گذشته سال جاری براه افتاده اند.
ما باید در سطح کمونیستی و ملی – دموکراتیک فعالانه از این حرکت های مبارزاتی توده یی اعلام حمایت نموده و برای این مبارزات تبلیغ نمائیم. ما باید پیوند با این مبارزات را تامین نمائیم و برای گسترش کمی و ارتقای کیفی شان تلاش کنیم. ما باید از میان پیشرو ترین افراد شامل در این حرکت های مبارزاتی، برای حزب و سازمان های توده یی ملی – دموکراتیک تحت رهبری حزب و همچنان جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی و بصورت مشخص گروپ های چریکی آغاز کننده این جنگ، سرباز گیری نمائیم.

قدر مسلم است که نمی توان - و نباید – صرفا به حمایت از حرکت های مبارزاتی مقاومت جویانه خود بخودی توده یی، پیوند با این مبارزات و گسترش و ارتقای آنها توجه داشت. ما باید به نوبه خود برای راه اندازی اینگونه حرکت های مبارزاتی کار و پیکار نمائیم. مقدم بر آن ما نباید صرفا بر آمادگی های خود بخود موجود توده های پیشروی که خواهان مقاومت مسلحانه هستند، تکیه نمائیم. ما خود نیز باید برای ایجاد و پرورش روحیه مقاومت جنگجویانه توده های پیشرو بکوشیم و راه های مبارزاتی اصولی و موثر اجرا و پیشبرد این وظیفه مبارزاتی را بیابیم.

 

بازگشت به صفحۀ اول